کد مطلب:217459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

موعظه امام کاظم و بشر حافی
ابونصر بشر بن الحارث معروف به «بشر حافی» از اولاد روساء و درباریان بود، اغلب به لهو و لعب و بی عاری و كارهای قبیح اشتغال داشت، چنان كه رسم اینگونه اشخاص است.

روزی امام كاظم (علیه السلام) در بغداد از خانه او عبور می كرد، صدای ساز و آواز و ملاهی شنید، در این بین كنیزی از خانه بشر بیرون آمد تا خاكروبه را بیرون ریزد.

امام (علیه السلام) به او فرمود: صاحب این خانه آزاد است یا عبد؟ گفت: آزاد است. امام فرمود: راست گفتی، اگر عبد بود از مولایش می ترسید. كنیز به خانه برگشت، بشر كه بر سفره شراب نشسته بود، گفت: چرا تأخیر كردی؟!

گفت: با مردی سخن می گفتم كه چنین گفت. بشر كه معنی كلام را فهمید پا برهنه در عقب امام (علیه السلام) دوید، تا خود را به امام رسانید و بدست آن حضرت توبه كرد و اعتذار نمود و گریست. (الكنی و الالقاب - حافی).

او بالاخره از زهاد عصر خود گردید، مواعظ بسیاری از او در كتب اخلاق نقل شده است. گویند: بعد از آن دیگر كفش نپوشید و پیوسته پا برهنه بود كه لقب حافی (پا برهنه) یافت. لفظ بشر بضم اول بر وزن «عذر» است.